به طور مثال، اگر یک گره ترافیکی به وسیله یک پل روگذر در یک نقطه برطرف شده اما همین بار ترافیکی به نقطهای دیگر منتقل شود، علاوه بر تداوم مشکل، هزینههای مالی سنگینی نیز بر مجریان آن پروژه تحمیل خواهد شد.
حالا گویی قصه تحصیلات تکمیلی هم شبیه انتقال ترافیک در شهرهاست؛ به گونهای که گرچه مشکل پشتکنکوریهای مقطع کارشناسی به لطف افزایش روزافزون ظرفیت دانشگاههای باکیفیت و بیکیفیت رفع شده، اما همین بار ترافیکی دانشجویان به مقطع کارشناسی ارشد و دکتری منتقل شده است.
یعنی گرچه در کنکور سراسری مقطع کارشناسی امسال، با کاهش نزدیک به 67 هزار متقاضی نسبت به سال قبل روبرو بودیم و بر این شیب کاهشی نیز سال به سال افزوده میشود، اما حالا حتی با افزایش 20 درصدی پذیرش کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد، باز هم شاهد هستیم که از حجم ترافیک متقاضیان تحصیلات تکمیلی کاسته نشده است.
از سوی دیگر، امسال تنها 9 درصد از متقاضیان ورود به دوره مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاههای دولتی پذیرفته خواهند شد و این بدین معناست که حالا همان راهیافتگان به مقطع کارشناسی که در دوره دانشآموزی خود با مشقت از سد کنکور گذشته بودند، حالا پشت درهای مقطع کارشناسی ارشد به انتظار نشستهاند.
مجموع این شرایط موجب شد که وزیر علوم نیز در زمینه لزوم توسعه تحصیلات تکمیلی عنوان کند: باید از توانایی 30 هزار عضو هیات علمی و امکانات آموزشی و پژوهشی تمام مراکز دانشگاهی و دیگر دستگاههای اجرایی برای توسعه تحصیلات تکمیلی استفاده شود و این دورهها نه تنها در دانشگاههای مادر، بلکه در همه دانشگاههای کشور نیز راهاندازی شود.
پیشتر در همین خصوص، حسین باهر، کارشناس مدیریت منابع از خطر افزایش فارغالتحصیلان بیسواد در صورت گسترش بی پشتوانه رشتههای تحصیلات تکمیلی سخن گفت و خاطرنشان کرد: شما فکر کنید اگر همین روند جذب دانشجویان کارشناسی ارشد در دوره دکتری هم تکرار شود، یعنی بدون شناسایی و توجه به نیازمندیهای جامعه و همچنین توجه نکردن به مقوله ایجاد مهارتهای کاربردی در تحصیل رشتهها به جذب دانشجو اقدام کنیم، در دوره دکتری نیز همین مشکل تکرار خواهد شد؛ حتی از آنجا که دوره دکتری خاصیت جاذبه و تیتر شدن هم دارد، خطر تولید انبوه کمسوادها در جامعه وجود خواهد داشت.
علاوه بر آن، جدای از این که امسال باز هم در نحوه جذب و پذیرش دانشجویان مقطع دکتری ابهامهای فراوانی وجود داشت، اعلام ظرفیتهای جدید مقطع دکتری نیز سروصدای زیادی به پا کرد.
داستان از این قرار بود که سازمان سنجش اعلام کرد به دلیل ایجاد ظرفیتهای جدید در مقطع دکتری، آمار نهایی پذیرفتهشدگان این مقطع نیز تغییر خواهد کرد؛ یعنی در حالی که سازمان سنجش در مرحله اول، آمار سه برابر ظرفیت پذیرفتهشدگان دکتری را اعلام کرد اما در مرحله دوم لیست جدیدی از پذیرفتهشدگان ارائه داد که در این فهرست جدید، آمار پذیرفتهشدگان مقطع دکتری بسیار بیشتر از پذیرفتهشدگان مرحله اول بود.
این سخن در واقع به این معنا بود که برخلاف ادعای سازمان سنجش که عنوان میکرد سطح نمرات و آوردن حدنصاب امتیاز برای پذیرفتهشدگان آزمون دکتری الزامی است اما ارائه فهرست جدید پذیرفتهشدگان دکتری، براحتی این ادعا را زیر سوال میبرد.
به بیان سادهتر، بسیاری از کارشناسان آموزشی از خود میپرسیدند چگونه ممکن است متقاضیان انبوهی که در آزمون دکتری پذیرفته نشدهاند و به گفته سازمان سنجش، حد نصاب نمرات را نیاوردهاند، به یکباره در فهرست جدید پذیرفتهشدگان قرار گیرند؟
در حقیقت این رویه سازمان سنجش، تنها این شائبه را بیش از پیش مطرح میکند که معیار پذیرش دانشجویان دکتری، خیلی هم به حدنصاب نمرات ربطی ندارد و این شایعه را بیشتر قوت میبخشد که سازمان سنجش با ارائه فهرست جدیدی از پذیرفتهشدگان آزمون دکتری، قصد دارد ظرفیت دانشجویان پذیرفته شده در مقطع دکتری را به هر نحوی که شده در کشور افزایش دهد.
در هر حال، چنین حرکتهایی برای افزایش ظرفیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی، شاید از بعد کمی، مشکل را تنها در یک بازه کوتاه مدت حل کند اما وقتی در کشور ما، ظرفیت مشاغل با تعداد فارغالتحصیلان همخوانی ندارد، معلوم نیست چرا بدون ایجاد زیرساختهای لازم، به رشد بیپشتوانه تحصیلات تکمیلی اصرار میشود؟
امین جلالوند - گروه جامعه