ضایعات 350 کیلوگرمی میوه و تره بار در هر تن
سورت در مبدا یا مقصد؟
- خبرگزاری کشاورزی ایران
گروه: تشکلهای غیردولتی
نویسنده / مولف: وحید ابوطالب
سمت: کارشناس اقتصاد کشاورزی
در تمام طرحهای ساماندهی و برنامه ریزی تامین مواد غذایی سورت و بسته بندی محصولات غذایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، زیرا امکان بهره وری بهینه از امکانات مواد غذایی را ممکن می سازد در یک مقایسه ساده حجم میوه و تره بار ضایع شده در کشور ما 350 کیلو گرم در یک تن است که امری فاجعه بار در اسراف و اتلاف منابع ملی کشور به شمار می آید.
ضایعات 350 کیلوگرمی میوه و تره بار در هر تن
سورت در مبدا یا مقصد؟
- خبرگزاری کشاورزی ایران
گروه: تشکلهای غیردولتی
نویسنده / مولف: وحید ابوطالب
سمت: کارشناس اقتصاد کشاورزی
در تمام طرحهای ساماندهی و برنامه ریزی تامین مواد غذایی سورت و بسته بندی محصولات غذایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، زیرا امکان بهره وری بهینه از امکانات مواد غذایی را ممکن می سازد در یک مقایسه ساده حجم میوه و تره بار ضایع شده در کشور ما 350 کیلو گرم در یک تن است که امری فاجعه بار در اسراف و اتلاف منابع ملی کشور به شمار می آید.
در تمام طرحهای ساماندهی و برنامه ریزی تامین مواد غذایی سورت و بسته بندی محصولات غذایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، زیرا امکان بهره وری بهینه از امکانات مواد غذایی را ممکن می سازد در یک مقایسه ساده حجم میوه و تره بار ضایع شده در کشور ما 350 کیلو گرم در یک تن است که امری فاجعه بار در اسراف و اتلاف منابع ملی کشور به شمار می آید و در مقایسه با کشورهای پیشرفته که از اجرای طرحهای ساماندهی ایشان سالیانی می گذرد باید گفت که ضایعات میوه و تره بار در این کشورها به زیر 10 کیلو گرم در یک تن می رسد و این امر مرهون برنامه ریزی دقیق و اجرای طرحهای سورت و بسته بندی محصولات در این کشورها است. مقایسه این دو رقم ما را وا می دارد که در اسرع وقت چاره اندیشی کنیم.
اصل برنامه ریزی در جهت سورت و بسته بندی تقسیم محصولات به سه دسته استوار است.
1- بخشی از محصولات که در جداسازی جهت صادرات بسته بندی می شود.
2- بخشی که برای مصرف تازه خوری و داخلی بسته بندی می شود.
3- بخشی که پس مانده درجه بندی و سورت انجام شده است و در صنایع جانبی به شکل خشک کنسانتره و پودر و اشکال دیگر مورد بهره برداری صنعتی قرار می گیرد.
در هر سه بخش ارزش افزوده ای که ایجاد می شود موجب می شود که قیمتهای داخلی از ثبات برخوردار گشته و مصارف در فصول مختلف از محصولات در اشکال مختلف آن بشکل کنسانتره فریز شده خشک شده صورت پذیرد.
با این مقدمه وارد این بحث می شویم که سورت و بسته بندی در کجا باید صورت گیرد؟ تعیین محل ایجاد واحد سورت و بسته بندی مانند هر واحد صنعتی و تجاری دیگر مستلزم مطالعاتی است که معمولا با فرمولهایی که در اقتصاد منابع وجود دارد مشخص و معین می شود نظیر احداث یک سوپر مارکت و یا پمپ بنزین و یا یک کارخانه تولید مواد شیمیایی. پاسخ به این پرسش ساده نیست بلکه باید از جوانب مختلف به این موضوع نگاه شود و با درنظر گرفتن کلیه جوانب و با جمع بندی آن نتیجه گیری کرد.
بنا بر این پاسخ که باید سورت در مبدا صورت گیرد از نوعی شتابزدگی و عدم مطالعه حکایت می کند چنانچه تجربه 50 ساله اخیر نشانگر نادرستی این نظریه است، هر از چند گاهی بودجه و یا اعتباری جهت خرید یک خط سورتینگ اختصاص داده می شد و با نصب آن در یکی از مراکز تولید در فصل کاری سورت و بسته بندی صورت می گرفت و سال بعد دستگاه تعطیل می شد و هم اکنون دستگاههای سورت و بسته بندی در استان خراسان رضوی استان کرمان استان آذربایجان شرقی، لرستان، آذربایجان غربی، خوزستان و... بیکار افتاده است بعضی از این دستگاهها از آخرین مدلهای موجود در اروپای غربی است لیکن بکار انداختن آن در فصل برداشت آن را از لحاظ اقتصادی غیرکارآمد کرده است.
در توجیه سورت و بسته بندی در مبدا اولین و مهمترین دلیل کاهش هزینه حمل و نقل در قیمت تمام شده است زیرا ضایعات همراه کالا در مبدا جداسازی شده و بنا بر این هزینه حمل و نقل کاهش می یابد البته نکته ای که مورد تغافل قرار می گیرد، سهم هزینه حمل ونقل در قیمت تمام شده است ما در محاسبه این مورد مردود بودن این دلیل را اثبات می کنیم. اما قبل از آن به دلایل شکست این طرح می پردازیم.
1- تولیدات محصولات کشاورزی فصلی است سی روز چهل روز و متوسط آن دو ماه است ایجاد واحد بسته بندی برای کار فصلی دارای هزینه بالایی است زیرا نرخ استهلاک سرمایه را شش تا هشت برابر می کند یعنی اگر نرخ استهلاک سرمایه 12 درصد باشد، این نرخ 5/1 می شود در حالی که نرخ سود بانکی 16 درصد است از لحاظ اقتصادی چه کسی حاضر است تن به این سرمایه گذاری دهد. حتی سوپسید دولتی حداکثر چهار درصد است که به طور حتم باز امکان ریسک سرمایه را بیش از حد بالا می برد.
2- تامین نیروی متخصص برای کار فصلی ممکن نیست راهبری فنی دستگاهها و نیروهای بسته بند باید دارای مهارت کار با دستگاه باشند ونیروی کار متخصص جذب کار فصلی نمی شود.
3- صنایع جانبی و وابسته به صنایع بسته بندی که کاهش قابل ملاحظه قیمت تمام شده را در بر دارد لزوم تمرکز دستگاههای بسته بندی و صنایع جانبی را در کنار هم به اثبات می رساند.
4- در ابطال نظر کاهش هزینه حمل نقل بعد از بسته بندی در مبدا باید موارد ذیل را متذکر شویم.
الف- بسته بندی برای مصرف کننده نهایی به علت کوچکی بسته ها و نیاز به بسته بندی مادر بسیار حجیم شده و و این حجم اضافی جبران کاهش هزینه حمل را می کند.
ب- از آنجا که محصول پس از ورود به کارگاه سورت و بسته بندی جهت مصرف نهایی آماده می شود بسیار حساس شده و جهت نگهداری درازمدت نیازمند هزینه های دیگری می شود نظیر استفاده از نگهدارنده های شیمیایی و یا استفاده از ماشینهای حمل و نقل مخصوص که مجهز به سردخانه باشد و حتی با فرض اینکه برای طولانی کردن زمان کار واحد بسته بندی با احداث سردخانه در کنار واحد بسته بندی تنها هزینه را در مبدا تولید افزایش می دهیم در حالی که در مرکز مصرف به علت اینکه در طول سال از مناطق مختلف محصول وارد می شود نیاز به این هزینه نیست.
لذا لزوم نزدیکی واحد سورت و بسته بندی در محل مصرف توجیه بالاتری نسبت به محل تولید دارد زیرا بدون نیاز به این هزینه ها سریعا محصول تولیدی به مصرف می رسد و نیازی به این هزینه ها نیست. همچنین درخصوص ایجاد کارخانه های صنایع جانبی در محل تولید می توان به کارخانه الوند همدان که جهت استفاده از ضایعات سیب زمینی در بزرگترین قطب تولید سیب زمینی بوجود آمده است اشاره کرد که امروزه با زیان انباشته چندین میلیاردی مواجه است لیکن مدیریت دولتی بدو ن توجه بکار ادامه می دهد. چنانکه واحدهای سورت و بسته بندی پیش گفته نیز اگر بکار ادامه می دادند همین سرنوشت را دارا بودند اگر سورت و بسته بندی در مبدتا توجیه اقتصادی داشت به طور حتم تاکنون دهها واحد تولیدی توسط بخش خصوصی در این زمینه بوجود می آمد.
5- درخصوص توانایی مبادی تولید جهت تامین بخش عمده نیاز سایر استانها تردید جدی وجود دارد بطور مثال استان گلستان که از مراکز عمده تولید سیب زمینی است در بعضی از سالها تولیدش که در یک ماه برداشت می شود، کفاف مصرف خود استان را می دهد لذا سرمایه گذاری جهت سورت و بسته بندی و صدور آن به استانهای دیگر مورد تردید است.
امروز با وجود فعالیت پنج شرکت در زمینه سورت و بسته بندی سیب زمینی و پیاز با ظرفیت 600 تن در یک شیفت کاری که پاسخگوی کل نیاز شهر تهران است این امکان وجود دارد که صنایع جانبی در بهره گیری از ضایعات موجود در کنار این واحدها فعال شود البته لازم به توضیح است که این شرکتها تنها با 30 درصد ظرفیت خود کار می کنند و در صورتیکه واحدهای توزیعی دیگر شهر تهران خارج از سازمان میادین موظف به عرضه محصولات استاندارد و بسته بندی شوند این شرکتها در ظرفیت اسمی خود کار کرده و هزینه بسته بندی بازهم کاهش می یابد.
واحدهای بسته بندی موجود در زمان تصدی شهردار سابق و ریاست جمهوری فعلی در شهر تهران تاسیس شده است و متکی بر منطق و مطالعه و توجیه اقتصادی است. بخصوص آنکه احمدی نژاد ین واحدها را شخصا افتتاح کرد و منافع آن را برای شهرداری تهران در کاهش زباله های شهری رقمی معادل 132 میلیارد ریال در ازای شش هزار و 500 تن زباله پیاز و سیب زمینی در یک سال عنوان کرد و در بروشور چاپ شده در سازمان میادین این مطلب منعکس شده است.
حال باید پرسید کسانی که همه همت خود را مصروف برچیدن این واحدها می کنند آیا برای بیکار شدن صدها نفر افراد شاغل در این واحدها فکری کرده اند آیا برای نابودی سرمایه افرادی که بودون کمترین کمک دولتی بدون استفاده از تسهیلات بانکی صدها شغل ایجاد کرده اند و تنها به قول مدیران وقت شهرداری و سازمان میادین تهران مبنی بر تضمین کار و سرمایه گذاریشان بعضا همه سرمایه شان را در این راه گذارده اند پاسخی دارند آیا برای همه دلایل مطرح شده پاسخی دارند تا کی باید ملت تاوان تغییر مدیریتها و رقابتهای حزبی و سیاسی را بدهد و سرمایه های ملی و بخش خصوصی بی پناه قربانی تصمیمات یکشبه مدیران دولتی شوند که بعضا با تصمیمات نادرست خود با آبرو حیثیت افراد بازی می کنند. آیا با این مدیران امیدی به بارور شدن اصل 44 قانون اساسی و اصلاح وضعیت نامطلوب فعلی وجود دارد.
در پایان تقاضای ما این است که در هر تصمیم گیری به نظرات کارشناسی توجه شود کلیه آمار و ارقام واسناد جهت ارایه موجود است./